|
چگونه تنها با يك خط
كش و پرگارخطهای استرلاب را بکشيم؟
پژوهشگران ميتوانندبرای
ساخت استرلاب ازين برگ
چاپ بگيرند اما
نمي توانند آنرا چاپ کنند © « حمزه
اصفهاني آنرا فارسي معرب
دانسته و به
ستاره يابش تفسير
كرده گفته است : بزبان پهلوي
آنرا جام جهان نما ( جام
جمشيد) خوانند . و گفته اورا
جمعي پسنديده و مقرون
بصواب دانسته اند و گفته
اند : كه حروف آن با اسطرلاب
چندان فرقي ندارد و جز
با تغير بعضي از حروف اختلاف
بسياري در آنها نيست .» [1] اسطرلاب ، ستاره ياب
يا استرلاب يكي از كار آمد ترين ابزار
اختر شناسي ،
ستاره شناسي و مهندسي مي باشد كه از روي جام جمشيد
ساخته شده است . هندسه يا نما و كشيده
هاي استرلاب برخوردِ
دايره هايِ چرخش روشنان
گنبدِ آسماني بر رويِ
يك برگِ تخت ، مي باشد . اين
نما با نمايِ يك جامِ جمشيدِ
نيم كره ، با خطهاي درون
آن كه آن را با زور تخت كرده
باشند برابري مي كند . و
انگار كه همه يِ نيم كره
آسماني بالاي سرِ مارا
بر يك جام كشيده و سپس بر
برگِ تختي پرس كرده اند
. در استرلاب
چهار بعد زمان - ژرفا – پهنا – درازا
( x - y – z - t ) را به بند كشيده
اند . و شبكه عنكبوت ( آسمان
نماي ) آن با چرخش خود زمان
را مي پيمايد و دايره هاي
روي آن هم سه بعد را مي نماياند
.تنها ابزار ديگری که چهار
بعد را ميتواند نشان دهد
کامپيوتر است . جام
جمشيد ،
گوي ستاره ياب ، استرلاب
، ربع دستور ، زمان سنج
هاي آفتابي و ديگر ابزار
اختر شناسي كهن ابزار
كارآمد و مهندسي گذشته
ي ما بوده است كه بسياري
از آنها در گنجينه هاي
همه ي كشور ها پيداست[2] و بيشتر سازندگان
آنها ايراني بوده اند
و زيباترين و درست ترين
آنها ماندگار آنها مي
باشد . و ما آنها را فراموش
کرده ايم با استرلاب مي توان بسياري از كارهاي
اختر شناسي ،
گاهنامه ، رياضي
، هندسه ، مهندسي
، نقشه برداري
... را انجام داد . گزارش روش
كشيدن ستاره ياب ( استرلاب
) :
مولانا
عبدالعلي بيرجندي براي كشيدن
دايره هاي استرلاب يا
ستاره ياب نوشته ها و
دفتر هاي دست نويس بسياري
در گنجينه خوبِ ( كتابخانه
خطي ) آستان قدس رضوي نگهداري
مي گردد . دو دفترِ خوب
ازآن دفترها را سيد جلال
تهراني بررسي و به گنجينه
خوب نگهدارِ آستان قدس
رضوي پيش كش كرده است . و
بخش استرلاب آنها را با
نوشته اي زيبا به نام مولانا
عبدالعلي بيرجندي ناميده
است . كه به شماره هاي 12208 و12176
بسادگي در دست رس پژوهشگران
مي باشد . بخش ستاره
ياب ( استرلاب ) دفتر 12208 خوب
تر و درست تر است و نويسنده
رونوشت بهتري را در دست
رس گذاشته است و جدول ( زيگ
) هاي آن بيشتر از دفتر 12176
است . مولانا عبدالعلي
بيرجندي ، دفتر را چنين
آغاز نموده است : « اما بعداين
مختصريست در معرفت صنعت
اسطرلاب شمالي و جنوبي
مشتمل است بر بيست باب
...» بيرجندي در
بخش نُخست دانستن روش
كشيدن چندين هندسه و كليد
هندسه هاي آنها را براي
استرلاب ساز گزارش نموده
است .كه چگونه با يك خط كش
ساده و يك پرگار ، يك خط
را دونيم كند ، از يك نقطه
چگونه بر يك خط عمود كند
، چگونه مركز يك دايره
را بدست آورد ، بر سه نقطه
چگونه يك دايره بكشد ،
از يك نقطه چگونه به موازاتِ(
هم راستاي ) يك خط ، خطي بكشد
و همه ي كليدِ هندسه آنها
را گزارش كرده است . و سازنده
استرلاب هم می تواند به
آن روش بربرگه هاي مسی
خودآن هندسه ها را بکشد
. در بخش دوم
بيرجندي روش بر گزيدن
دايره دور و دروني استرلاب
را گزارش نموده است و درستي
دايره ها را از سازنده
به خوبي خواسته است . گزينش
اندازه دايره پايه كار
، با ستاره ياب ساز است
. [ اندازه هاي ما از هزاران
سال پيش بر پايه گز و ريزه
اندازه هاي آن بوده است
و نه متر و نه اينچ و نه سانتيمتر
؟! ستاره ياب سازان به
خوبي ميتوانند از اتو
كد براي كشيدن هندسه ستاره
ياب بهره ببرند . اتو كد
كار را بسيار ساده مي كند
. و چنانچه با اتو ليست اتو
كد بتوانند كار كنند كار
خيلي ساده تر مي گردد . ] . در بخش سوم
بخش كردن دايره بيروني
استرلابرا به 360 درجه و كشيدن
راستاي شمال جنوب و شرق
و غرب را گزارش كرده است
.[ اين زاويه بندي دور ، پايه
ي كارِ گزينشِ همه يِ زاويه
هايِ كشيدنِ دايره هايِ
رويه هاي دروني استرلاب
است و از روي جايگاه دندانه
هاي آن زاويه ها ، استرلاب
ساز مي تواند استرلاب
خود را بسازد . ] [ اكنون به بررسي
بخش چهارم تا بخش دهم هر
دو دفتر مي پردازيم و هندسه ( هَندَزَه ) و اندازه و
كليد هندسه آنها را براي
پژوهشگران و خواستگان
به روز در مي آوريم . اگر
به اين نكته پي ببريم كه
كار گذشتگان ما بيشتر
با هندسه بوده است نه جبر
و ما كم تر هندسه را مي دانيم
و بيشتر به روش عمو زاده
هاي سلمي خود جبري مي
انديشيم و همه چيز را به
صفر و يك كامپيوتر بر گردانده
و خود را از بينش و انديشه
هندسي دور كرده ايم . پژوهشگران
بايد به عرض جغرافيايي
خانه يا شهر خود استرلاب
را بكشند. بخش بندي دور
كشيده ها به دندانه هاي
360 درجه اي بسبب شلوغ نشدن
نگاره ها كشيده نشده است
.اما پژوهشگران بايد آنرا
بكشيد. ميل خورشيد
از زاويه 23:26:19 در زمانها
بلند كمي جابجايي دارد
كه بايد در آن زمانهاي
بلند پيدا و بكار گرفته
شود. ميل و بعد ستارگان
هم ، همچنين است. در استرلابهاي
كهن ميل خورشيد را 24 درجه
ميگرفته اند. سه نگاره نخست
را بر يك برگه مي كشيم و
ستارگان و آسمان نما را
بر برگه اي ديگري. برگه
آسمان نما را پس از پايان
كار بر روي تلق شفاف ( ترانس)
كپي كرده ، هردو برگه ،
تلق و نگاره آماده شده
نخست، را از ميانگاه با
ميخ ريزي يا پيچ و مهره
عينك به نازك بيني، بهم
پيوند ميزنيم. تا آسمان
نما بر روي برگه زيري
بچرخد و استرلاب درست
شود. براي آسمان نما هم
ميتوانيم ستارگان با
قدر بالا را بكشيم كه نام
آنها را مي دانيم يا كه
تمام ستارگان را بكشيم. در
بخش چهارم پس ازگزينش
اندازه دايره پايه كار
آنرا كشيده و دو قطر عمود
برهم آنرا مي كشيم و آنرا
دايره ا- ب- ج – د مي
نا ميم . [ نگاره 1 ] [ براي نام
گذاري روشِ كار از ا
ب ج د برابر A B C D
و ك ل م ن برابر
K L M N و
ق ر ش ت برابر Q R S T عمو
زاده هاي سلمي و از حروف
ابجد بهره برده ام ] . از نقطه
ج به اندازه زاويه
ميل بزرگ از روي دندانه
هاي دور360 درجه اي پايه كارزاويه
ميل بزرگ را بر گزيده و
نقطه ح را مي يابيم . از
ح به د مي كشيم
بر خورد آن با خط ا ج
نقطه ك مي شود
دايره اي به مركز ه
و اندازه ه ك مي
زنيم و آنرا دايره ك
ل م ن مي ناميم اين دايره
مدار آغاز برج بره و
ترازو و ن آغاز
نوروز و مهر ماه را مي نماياند
( اول حمل ) . يا خط استوا مي
باشد . نقطه ط را
در برخورد خط ه ح با
دايره ك ل م ن بر مي
گزينيم و از آن به نقطه
ن مي كشيم برخوردش
را با خط ا ج ، ق
مي ناميم و دايره اي به
اندازه ه ق مي
كشيم و آنرا دايره ق
ر ش ت مي ناميم اين دايره
مدار آغاز برج خرچنگ ( مدار
راس السرطان ) و آغاز گر
ماه تير است . دايره ا
ب ج د هم دايره مدار برج
بز( مدار راس الجدي ) يا
آغاز گر دي ماه است . خط
ا ج به گفته بيروني
خوارزمي خط نيمروزان
و به گفته بيرجندي خط وسط
السما است . در بخش پنجم بيرجندي
روش كشيدن كرانه ( افق ) و
دايره هاي مقنطرات ( شيبِ
روشنانِ آسماني ) را گزارش
نموده است .كليد هندسه
آن چنين است : در دايره
هاي بدست آمده و در نگاره
2 كمان ن ح را برابر
اندازه زاويه عرض شهر
بر مي گزينيم . از ن
به ح كشيده تا به
ا ج در ط برخورد
كند كمان م ي را هم
برابر عرض شهر برگزيده
و ن ي را مي كشيم تا
به ا ج در ق
برخورد كند . نيم
ط ق را ر مي
ناميم و دايره ط ش م
ق ن و را به ميانگاهِ
ر و اندازه ر ط مي
كشيم . اين دايره ، دايره
كرانه ( افق ) مي شود . و كمان
ش م ق ن و كرانه يا
افق استرلاب ناميده مي
گردد . براي
كشيدن هر مقنطره اي مانند
مقنطره ده درجه در آغاز
به اندازه زاويه آن كمان
ي ف و ح س را در دايره
ك ل م ن از ح و ي
بر مي گزينيم از ن ،
هم به س و هم به ف
مي كشيم تا با خط نيمروزان
در ع و ص برخورد
كنند . ع ص را نيم
كرده ذ بدست مي آيد
. به ميانگاه ذ و اندازه
ذ ع دايره ع ز ص
غ را مي كشيم كمان
ز ص غ كمان مقنطره ده
درجه است (شيبِ روشنانِ
آسمانيِ ده درجه ) كمان
هاي ديگر مقنطره ها را
هم بدينگونه يكي يكي مي
كشيم . در بخش
ششم تا هفتم بيرجندي
روش كشيدن استرلاب جنوبي
و جدول ( زيگ )هاي ميل اجزا
برجها ، زمان بلندترين
روز در عرض هاي گوناگون
و كشيدن دايره هاي زماني
معوج و مستوي ( كژ و راست
) را آورده است . در
بخش هشتم روش كشيدن دايره
هاي سو ( سمت ) را چنيين گفته
است . در نگاره پيش دايره
كرانه را بدست آورديم
و از آن بهره برده دايره
هاي درجه هاي سوي هاي
را بدينگونه به روشِ نگاره
سوم مي كشيم .[ نگاره 3 ] كليد
هندسه آن چنين است :كمان
ح ك و ط ل را برابر
عرض شهر بر مي گزينيم . از
ن هم به ح و
هم به ط مي كشيم
تا با خط نيمروزان در
س و ي برخورد
كنند . س جايگاه سر
سو ( سمت الراس ) و ي سمت
القدم مي گردد . آنرا نيم
مي كنيم ر بدست
مي آيد . از آن خط ز ر غ
را همراستا ( موازي ) ب
د مي كشيم اين كشيده
جايگاه همه ي ميانگاه
هاي ( مركز هاي ) دايره هاي
سوي ها اختر يابمان مي
گردد . اگر به ميانگاه
ر و اندازه ي
ر س دايره اي بكشيم
اين دايره از م و
ن بايد بگذرد . كمان
م س سوي 90 درجه و كمان
ن س سوي 270 درجه را مي
نماياند . ه ج راستاي
360 درجه و ه ا هم
راستاي 180 درجه را نشان مي
دهد [ پژوهشگران بايد
بدانند كه عمو زاده هاي
سلمي ما درجه 360 قطب نما
ها را در نقطه شمال ( اباختر
) گذاشته اند و همه نقشه
ها را هم بسوي شمال كرده
اند اما نگاه و انديشه
گذشتگان ما هميشه بسوي
آفتاب نور (هور ) و نيمروز
( جنوب ) بوده است و انديشه
پدران ما را از ما گرفته
اند ؟! پس در بهره بري از
استرلاب و برابري با قطب
نما هاي بازاري نبايد
گمراهِ زاويه ها و سوي
ها گرديم . ] چرخش
زاويه هاي
قطب نما ها چرخش سايه ي نك چوبك يا
چرخش سايه ي نكِ برج رادكان
است، كه بر پهنه ي زمين
ميچرخد. اين زاويه ها
با زاويه چرخش خودِ خورشيد،
كه بر استرلاب كشيده شده
است، دو چرخش زاويه 360 درجه
اي را پديد مي آورد . پيشينه
و دستور هر دو چرخش ايراني
ميباشد. 360 در استرلاب در
نيمروز (جنوب) گذاشته مي
شود اما در قطب نما ها در
اباختر (شمال) گذاشته مي
شود. چرخش ساعت از روي چرخش
سايه برگزيده شده است
كه آنهم دستوري است ايراني.
واژه ساعت از واژه سايه
ايراني برگرفته شده است. براي
كشيدن سوي هاي ديگر استرلاب
مانند سوي 20 درجه شرقي درآغاز
كمان ل ص را برابر
20 درجه بر مي گزينيم . از
س سر سو به ص مي
كشيم تا با دايره كرانه
( افق ) در ع برخورد
كند . اكنون دايره اي
ميكشيم كه از سه نقطه
س ، ع و ي
بگذرد . [ ميانگاه اين
دايره بر ز غ استوار مي گردد . ] كمان
س ذ سوي 340 درجه و كمان
س ع سوي 160 درجه مي گردد
. همه ي سوي ها را هم به همين
گونه يكي يكي مي كشيم . در
بخش نهم بيرجندي روش
كشيدن شبكه عنكبوت ( آسمان
نما ) را چنين آورده است
: نگاره 4 در آغاز
ق ج را نيم كرده آنرا
ر مي ناميم و به ميانگاه
آن و اندازه ر ج دايره
ج م ق ن را مي زنيم اين
دايره كمربند برجها (منقطه
برجها) ميباشد . براي بخش
كردن اين دايره به 12 برج
بيرجندي زيگي (جدولي) به
نام« مطالع بروج » آورده
و در آن برج ها را به 30 درجه
بخش كرده و اندازه زاويه
آنها را از آغاز ديماه
( راس الجدي ) در كمربند
برجها نوشته است . براي
روش ساده بخش كردن كمربند
برجها ، برابر زيگ (جدول)
و از خط ه ج زاويه 32
درجه و 12 دقيقه را بر مي گزينيم
و برخورد آن در كمربند
برجها ط مي گردد كه
آغاز برج دال (دلو) يا آغاز
ماه بهمن مي باشد . ه ط
را ادامه داده و برخورد
آن را با كمربند برجها
ف مي ناميم كه آغاز
برج شير يا آغاز ماه مرداد
است . برابر زيگ و از خط
ه ج زاويه 62 درجه و 6
دقيقه را بر مي گزينيم
و برخورد آن را در كمربند
برجها ي مي ناميم كه
آغاز برج ماهي ( حوت ) يا آغاز
ماه اسفند مي باشد . ه ي
را ادامه داده و برخورد
آن را با كمربند برجها
ذ مي ناميم كه آغاز
برج خوشه يا آغاز ماه شهريور
است . در راست كمربند برجها
ز و غ را قرينه
ط و ي برگزيده و
ه ز و ه غ را ادامه
مي دهيم و برخورد ها را
با كمربند برجها ع
و ص مي ناميم و كار
بخش كردن كمربند برجها
به 12 بخش به سامان مي رسد
. هر بخش را به سي تكه بخش
مي كنيم هر تكه يك درجه
از كمربند برجها مي گردد
. [ پژوهشگران بدانند كه
همه ي اين بخش جدا از بخش
هاي كشيده شده پيش مي باشد
و آسمان نما ( كمربند برجها
و ستارگان ) بر استرلاب
مي چرخد و يكبار چرخش آن
يك روز مي گردد . [ گزارش 5
روز كمي 360 از 25/365 روز باشد
براي آينده . به ياري خدا
و پشتيباني ميراث فرهنگي
در آينده گزارش بيشترِ
جام جم ، استرلابكروي
، استرلاب ، ربع دستور
، گردونه استرلاب... را اگر
تندرست و زنده باشم ، خواهم
نوشت . ] در
بخش دهم بيرجندي روش
كشيدن ستارگان و كليد
هندسه آن را ، چنين آورده
است . نگاره 4 براي
كشيدن ستارگان در آسمان
نما ( عنكبوت ) نياز به جدول
( زيگ ) داريم . بيرجندي 40 ستاره
را در زيگ خود آورده است
و بُعد و درجه ممر آنها
را نوشته است . [ پژوهشگران
مي توانند براي ستارگان
از زيگهاي عموزاده هاي
خوب سلمي بهره ببرند يا
خود پس از نخستين كسي كه
درجهان همه ي ستارگان
را به زيگ وارسته اي در
آورده ( عبدالرحمان صوفي
رازي ) زيگ ايراني بنويسند
] . اكنون براي پيدا كردن
ستاره ا كه درشت ترين
ستاره پيكره شكارچي مي
باشد و در زمان هخامنشي
ها سر شكارچي بوده است
نه دست آن ( يد الجوزا ) در
آغاز كمان ج ه ح را
[ به راست چون ستاره شمالي
است ] برابر بعد ستاره كه
26 : 24 : 7 است برمي گزينيم
و از ن به ح كشيده
برخورد آن را با نيمروزان
ك مي ناميم به ميانگاه
ه و اندازه ه ك دايره
اي مي زنيم اين دايره مدار
جابجا اي ستاره در استرلاب
ما مي باشد . زاويه ن ه و
برابر با بعد آن كه 18: 55 5 ساعت [ هر
ساعت برابر 15 درجه زاويه
است ] و زاويه آن برابر 30
: 49 : 88 مي گردد . [ عمو زاده
هاي سلمي ما هم
برابر دستور ايرانيان بعد ستارگان را از آغاز
نوروز ( آغاز بره
= نقطه گاما ) برگزيده
اند و اين زاويه از خط ه
ن بايد
برگزيده گردد .] زاويه
ن ه و را برابر 30 :49 : 88
بر مي گزينيم برخوردش
با دايره ك و سر شكارچي
مي گردد . ستاره تيشتر ( شعراي
شامي يا Sirius يا كورش ؟! ] را چون
جنوبي است به چپ خط نيمروزان مي
كشيم ( ش = تيشتر= شباهنگ ) و بدين
گونه همه ي ستارگان و آسمان
نما را مي توانيم بر استرلاب
خود مان بكشيم . مانند نگاره
5 . پژوهشگران
ميتوانند مانند گذشته
دانش استرلاب، ستارگان
با قدر بالا ( آلفا ) را بكشند
اما بايد آنها را خوب در
آسمان و استرلاب بشناسند
. اين ستارگان بايد در همه
ي پهنه استرلاب كشيده
شود . اين ستارگان را مانند
استرلابهاي كهن ميتوان
با نك گلبرگ هايي آرايش نمود
و نام ستارگان را بر آن
گلبرگها نوشت . نام ايراني
ستارگان در برگه هاي ديگر
تارنامه جام جمشيد در ..: اينجا :.. آمده
است. ميتوانيد از آن نامها
بهره ببريد و به آن نامها
عادت نماييد . در ..: اينجا :.. گزارشي
كوتاه، از ستاره يابها
و ابزار مهندسي نجومي
كهن، در نوشته هاي كهن
آمده است و در آن سبب پيدايي
استرلاب را از روي جام
جمشيد ميتوانيد ببينيد
. در
..: اينجا :.. استرلاب
ها و ابزار كهن نجومي مهندسي
كهن آمده است كه در گنجينه
هاي جهان و ايران ميباشد.
ميتوانيد آنها را ببينيد. در
..: اينجا :.. بخشهايي از
استرلاب كشيده شده را
ميتوانيد ببينيد و با
استرلاب خود برابري نماييد
. در ..: اينجا :.. استرلابي
با فلش كشيده شده است ميتوانيد
چرخش آنرا ديده، و با آن
بكار شمارشگري و رَسد
و آشنايي با آن به پردازيد
و آموزش ببينيد. در ..: اينجا :.. به ساخت جام
جمشيد كه توانايي يك ساعت
آفتابي و رَسد خورشيد و ماه و پيدا
كردن روزهاي سال را دارد
ميتوانيد بسازيد. با آن
ميتوانيد ارتفاع و سوي
خورشيد را در تمام سال
پيدا كنيد و جاي طلوع و
غروب سالانه خورشيدرا
هم ميتوان در آن پيدا نمود. بيرجندي
و ديگر دانشمندان در بخشهاي
ديگر روش كشيدن پشت استرلا
ب و ديگر بخشهاي آنرا گزارش
نموده است ... پژوهشگرانی که تا اينجای
کار رسيدند ميتوانند
برای ادامه کار ايميل
بزنند . كلاس دوم از اينجا
آغاز مي شود. اين
گزارش در ارديبهشت 1381 به
كنفرانس عبدالعلي بيرجندي
در بيرجند داده شده است
.
منوچهر آرين
اسفند
12771 = اسفند1381 |