Persian Tutoring

Danesh
Home | About Iran | Favorite Links | Iranian Music | Contact Me | Photo Albums | Iranian Art | The best notebooks about Iran and Iranian | Farsi | Amoozeshe Darsi | Iranian Love | Farsis' Books | Danesh | New Page Title

Enter subhead content here

 

Learn Farsi forever

 

امروز روی کدام پله  ی تخت جمشید بایستيم  (گاهشماری) !؟

پاسخ در برگ    4  

Today  on which step of Parseh should we stand (to calculate the days) ?!

wait for  4  Page

 

2 - PARSE view  (Takht e Jamshid) .

3 - پارسه   تخت جمشيد

 

3 - PARSEH view

(Takht e Jamshid).

 

4 - تالار سد ستون  سده گا ه 4 درگاه نجومی دارد .

 

4 - Sad Sotoon (SADEH GAH) (100 column) Has 4 Zodiac astronomical DOORS.

 

مدیوماه < معنی آن چنین است کسی که در ميان ماه یا روز پانزدهم تولد يافت.> (یشتها -پورداود) ا

  MEDYOMAH In parsi and old writing means to born in MEDIAN (MIDDLE) MONTH.

 MEDYOMAH=MEDYO MAH = MEDIAN  MONTH.

4 doors = 4MEDYOMAH =4MEDYO seasons=4 Zodiac sing  

 6 -Door 1= BULL _

(Medyomah Ordibehesht)

مدیوماه اردیبهست

 

7 -Door 2 =  LION b

(Medyomah Amordad)

مدیوماه امرداد

 

8 -Door 3 =  SCORPION e

(Medyomah Bahman)

مدیوماه بهمن

 

9 -Door 4 =  DULL h

(Medyomah Aban)

مدیوماه آبان

 

 

10 - درِ شماره یک

 (درِ  مديو ماه ارديبهشت )

 و در شماره چهار (در ِمدیوماه آبان)  در راستای غروب نوروز و مهرگان است .

خورشید از در زمستانی به در بهاری و نوروزی می آید .

10 -  The direction of door 1 and door 4  is in sunset equinox day

(Noruz sunsets).

Sunsets comes from winter door to spring door every years.

 +h-->_+ Dull -->(bull   .

11 - سَده گاه 

11 -SADEHGAH plan.

The direction of door 1 and door 4  is in sunset equinox day

(Noruz sunsets).

W --> E

h-->_+ Dull -->(bull

 

12 - چرا آپادانا سی پله دارد ؟!

12 -  Why does Apadana have 30 steps

 

 

جام جمشيد چیست و چگونه آنرا بسازیم؟!

 

سالها دل طلب جــام جــم از ما می کرد                          آنچه خود داشت زبيگانه تمنـــــــا می کرد

حافظ شیــــــرازی

خيز تا دامن ز چرخ هفتمين برتر كشيم            هفت كشور را به دور ساغری اندر كشيم

سنايی غزنوی

  پژوهشگران ميتوانندبرای ساخت جام جمشيد ازين برگ چاپ بگيرند

       اما نمي توانند آنرا چاپ کنند ©  127730209

 

 ايوب تبری در نوشته‌ی  فارسی كهن خود آورده است : [1]

« به زبان پارسی دری او را ستاره‌‌ياب گويند و به پهلوی جام جهان نمای ، و به تازی صطرلاب نويسند . و ضربها و صورت كردارهاش از بسيار نوع است ، لكن نهاد جمله از سه روی است : يا كُری بود ، يا دَوری يا زورقی.اما كُری آن باشد كه چون گويی باشد گرد ، بر گرد قطب ثابت بركردار فلك ، بر وی نگاشته صورتهای بروج و ستارگان ثوابت . و پيشينيگان در روزگار قديم بر آن كردار داشتندی .اما دَوری آن باشد كه چون قرصهای بود گرد و پهن . و متاخران اندرين روزگار ما بيشترين برين كردار دارند .

و زورقي بركردار جامی بود نيم گرد ، و اندر شكم وی صورت فلك و جايگه ستارگان نگاشته باشند . و پارسيان در روزگار قديم برين كردار داشته اند . »

 

« حمزه اصفهانی آنرا فارسی معرب دانسته و به ستاره يابش تفسير كرده گفته است : بزبان پهلوی آنرا جام جهان نما خوانند . و گفته اورا جمعی پسنديده و مقرون بصواب دانسته اند و گفته اند : كه حروف آن با اصطرلاب چندان فرقی ندارد و جز با تغير بعضی از حروف اختلاف بسياری در آنها نيست .» [2] 

ا

استاد فرزانه بيرونی خوارزمی در التفهيم آورده است كه :

«   مردم ، نام منجمی را سزاوار نشود اگر اين چهار دانش را بتمامی نداند و ايزد تعالی توفيق دهنده است بر صواب گفتار و كردار بمنت خويش 1- هندسه 2- شمار   3 - صورت عالم   4 - احكام نجوم » .

 بيرونی , جغرافيا ، هفت اقليم  ،  تقويم و اصطرلاب را در رده دومِ وابستگی به اين دانش آورده . و همچنين جبر و مقابله  را پيوسته‌ای ديگر به اين دانش شمرده است.» [3]

 

فردوسي توسي فرزانه آورده است:

               پس آن جام بر كف نهاد و بديد                          درو هفت كشور همي بنگريد   

              زماهي به جام انـــدرون تا بره                           نگــاريده پيكــــــر بدو يكسره  

              چه كيوان چه هرمز چه بهرام و شير                 چو مـــاه و چو نــــــاهيد و تير       

 

 جام جمشید یا ستاره یاب زورقی :

 اگر جام نیم کره‌ای بسازیم که از برج های بره تا ماهی درآن کشیده گردد و بتوان با کشیده‌هایی دیگر در آن سمت و ارتفاع خورشید و ماه - آغاز موسم های چهار گانه -  آغاز ماه ها‌ی سال - طلوع و غروب سالانه - اذان نیمروز و عصر -  ساعت آفتابی سالانه - حرکات ماه وسیارات و ستارگان - و ... را پیدا کنیم  و نشان دهیم . نوشته های ایوب تبری – حمزه اصفهانی و فردوسی توسی را اثبات نموده ایم و جام جمشید را پیدا نموده‌ایم.

باجام ساخته خود - برای خرافات احکام نجوم (astrology ) هم  میتوانیم دکانی باز نموده  آینده را بازگو کرده در پی باور کنندگان ساده و نادان آن باشیم . و برای آن خریداران به استخاره و فال بینی  و سعد و نحس کردن روزها و کار های خوب و بد در آن روز و ورد نویسی بپردازیم.

روش علمی ساخت جام جمشید !؟

چگونه این جام را بسازیم ؟

برای آماده کردن جام یا  نیمکره میتوان از نیمه کردن دقیق کره های جغرافیایی یا توپی های کروی و یا از نیم کره های آماده ساخت شرکت لوازم کمک آموزشی واقع در جاده قدیم کرج بهره ببریم .

یک پرگار محکم پیچی دقیق هم نیاز داریم .

قطر داخلی این نیم کره را با پرگار بدست می آوریم .

عرض جغرافیایی جایگاه ما  یا عرض جغرافیایی جام جمشید خود را باید داشته باشیم .

عرض 37 درجه را برای مثال برابر جایگاه ناظر بر می گزینیم .

روش هندسی پیدا نمودن شعاع ها ی دایره‌ها و کمان‌های جام جمشید:

چون قطر درونی جام خود را با پرگار بدست آوردیم آنرا نیم می کنیم شعاع جام ما بدست می آید . [4]

 چون ما را ناچار به عادت بهره بری از فونت های عمو زاده های سلمی داده اند .  قطر راd  و شعاع را r می نامیم .

کاغذ یا مقوایی آماده می نماییم  آنرا به میز خود  ثابت می کنیم .[5]

به شعاع جام خود دایره ای می زنیم . این دایره پایه کار‌های دیگر ما خواهد شد .

به اندازه همین شعاع یک میله نازک مسی نک تیز به نام چوبک درست می‌نماییم .

نامگذاری A-B-C-D  که عموزاده های سلمی ما از روی الف – ب – ج - د هندسه ایرانی ما یاد گرفته اند را در هندسه خود مینویسیم .

قطر آنرا می کشیم . BC

مرکز دایره جای نک چوبک ما خواهد بود .O

قطر افقی این دایره برابرخط افق می باشد .BC

نگاه به نیم دایره پایینی نگاه به مقطعی از جام استBAC  . نگاه به نیم دایره بالایی نگاه به آسمان و روشنان آن است .BSC ( نگاره زیر ) نیم کره پایین تصویر نیمکره بالایی است .

 

دور دایره را به  360 بخش می نماییم . به روش هندسی میتوان یک دایره را به 72 بخش و سپس هر بخش را به پنج بخش نمود .

 S سرسو (سمت الراس) را 90 و  A سمت القدم را هم 90 می‌نامیم و A , C  را صفر درجه می نامیم کمان های BA – CA – SB –  SC   همه به 90 درجه بخش شده و از صفر تا نود درجه می باشد .

روش کشیدن تصویر قطب بر جام :

کمان CG'  ارتفاع قطب است . که برابر عرض جغرافیایی و زاویه آن می باشد .G  تصویر G'  بر جام است .

ارتفاع خورشید یا ستاره برابر کمانی آسمانی است که از چشم ناظر زمینی به آن  رفته با خط افق چشمی او - این کمان برابر زاویه بین این دو خط می باشد . ( پژوهشگران و کار آموزان باید زمین مرکزی بیاندیشند.)

جام را بدست میگیریم . پرگار را به اندازه خط AB. باز میکنیم .

نک تیز پرگار را بر یک جای لبه جام می گذاریم و یک نیم دایره درون جام می کشیم . پایگاه پرگار را بر جام همD  می نامیم – جای برخورد این نیم دایره با لبه جام در راست دید ما نقطه  و در چپ دید ما همان نقطه C   است .

پرگار را با همین شعاع بر نقطه B  جام می گذاریم نیم دایره دیگره در ون جام میکشیم .این نیم دایره از نقطه D  لبه جام گذشته و در لبه دیگر نقطه F را می سازد . این دو نیم دایره درون جام بر هم عمود بوده و جای برخورد آنها همان نقطه A است . نقطه A  جام نشیمن گاه  چوبک ما است و آنرا مرکز جام می نامیم .

 کمان BAC  در جام را خط نیمروزان می نامیم .

پرگار را به  اندازه کمان AG باز مینمایم .

پرگار را در مرکز جام گذاشته محل برخورد این شعاع پرگار را با نیم دایره BAC درون جام بدست می‌آوریم این نقطه در جام همان G   است که تصویر قطب گذشته از نقطه O  هندسه‌‌ی کشیده شده ماست .

 

روش کشیدن کمانهای ارتفاع خورشید :

X1i  را برای کشیدن ارتفاع بر میگزینم در آ ن  i   بین 0 و 90 می باشد .

  در  X1i درجه بیست را برمیگزینیم (   20= i ) .

در هندسه خود از O   به  X1iمی کشیم .

پرگار را به اندازه خط OX1i  باز می نماییم .

جام را بدست گرفته به مرکز جام دایره ای میزنیم که بر جام بیافتد . ( میتوان رنگاهای گوناگونی برای هر بخش برگزید).

این دایره در کف جام ما دایره ارتفاع بیست درجه است . هر زمان که سایه نک چوبک ما که اندازه آن برابر شعاع درونی جام بوده و شاغولی بر مرکز جام نشانده خواهد شد - بر این دایره بیافتد ارتفاع آفتاب بیست درجه میگردد.

بستگی به بزرگی و کوچکی جام میتوان i  را ده درجه به ده درجه یا پنج درجه ای  یا یک درجه‌ای افزایش داد .

اگر ده درجه به ده درجه را برگزینیم باید شعاعهای 10-20-30-40-50-60-70-80- را در هندسه خود پیدا نموده و هشت دایره برجام با یک رنگ بکشیم . لبه جام ارتفاع صفر و مرکز جام ارتفاع نود درجه را نشان میدهد . میتوان این دایره ها را با رنگ خودش مدرج نمود و بر جام نوشت .

  روش کشیدن کمانهای سمت وسوی خورشید :

پرگار را به اندازه شعاع جام باز میکنیم .

آنرا بر لبه جام و برB – C – D - F   جام گذاشته دایره لبه‌ی جام  را از چهار بخش به دوازده بخش مینمایم .

به رنگ نیم دایره نیمروزان که پیش از این آنرا کشیدیم و به شعاع نوی پرگار که برابر خط AB  است چهار دایره به مرکز نقطه های بدست آمده نو درلبه جام می کشیم این دایره ها همه از مرکز جام میگذرند و درون جام را به دوازده بخش مینماید .

زاویه بین هر یک ازین نیم دایره ها برابر سی درجه می شود . پس ما خطوط و کمانهای سمت خورشید را سی درجه سی درجه کشیده ایم . اگر لبه جام را به جای دوازه بخش به سی و شش بخش به نماییم و به همین روش دایره های درونی سمت را بکشیم درجه بندی درون جام ده درجه به ده درجه خواهد شد .

چگونه سمت و ارتفاع خورشید را با این جام جمشید پیدا کنیم ؟

در آغاز باید تکیه گاهی برای جام بسازیم که بتوانیم جام جمشید خود را برآن گذاشته لبه آنرا تراز نماییم .

جام جمشید را به جای بازی برده  چوبک آنرا بر مرکزش مینشانم و بر روی تکیه گاه خود تراز مینماییم .

زمانی که نیمروز شد و خورشید به اوج خود رسید سایه جام باید بر خط نیمروزان بیافتد و نقطه قطب جام پشت به خورشید باشد .

اگر نگاه کنیم تصویر چشم ما که به قطب بگذرد مانند خطی است که از نک چوبک به نقطه قطب جام جمشید  خواهد رفت .

چون سایه پایه کار ما است نقطه B=180 /  D=90  /  C=360 /  F=270 / در جام جمشید ما خواهد بود .

پس از اینکه جام خود را در عرض جغرافیایی جام تراز نمودیم . دیگر هرروز می توانیم در هر زمان که آفتاب داشته باشیم - هم ارتفاع خورشید و هم سمت آنرا با دقت جام جمشید خود بیابیم .

پژوهشگران باید بدانند که در آغاز باید عرض دقیق محل خود را بدانند و بجای عرض 37 درجه ای این نوشته آنرا بر گزیند. اگر چه بااین جام جمشید میتوانیم در هر عرض  جغرافیایی سمت و ارتفاع خورشد را بدست آوریم اما برای کار های دیگر جام جمشید مانند پیدا کردن ساعت و زمان  روزانه – گاهشماری و تقویم سالانه – طلوع و غروب سالانه و .... هر جام جمشید تنها در همان عرض جغرافیایی کار می کند  که در آغاز برگزیده شده است. این عرض جغرافیایی مانند 37 درجه دو دایره کامل در نیم کره شمالی و نیمکره جنوبی زمین است و جام جمشید ما در همه جاهایی زمین که عرض جغرا فیایی آن با عرض جام جمشید ما برابر است کار می کند . پس جام جمشید این نوشته به عرض 37 درجه  بر همه طولهای نیمکره شمالی و نیمکره جنوبی با عرض 37 درجه کار خواهد کرد .

روش کشیدن جای ستارگان همیشه پیدای آسمان :

پرگار را به اندازه BG باز مینماییم .

به مرکز قطب جام خود و به همین شعاع یک دایره درون جام می کشیم .

 هرزمان به این دایره نگاه کنیم – جای چرخش ستارگان شمالی را که همیشه در همه شبهای سال پیداست می بینیم .

روش کشیدن کمانهای پیدا کردن زمان روزانه و ساعت آفتابی جام جمشید :

جام جمشید خود را بدست میگیریم و پرگار بر میکشیم .

 

؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!

 

پژوهشگران – دانشجویان – اعضای انجمن نجوم آماتوری تا بدینجای کار که برسند می توانند با معرفی یکی از نمایندگان انجمن نجوم آماتوری یا سرپرست بخش دانشگاهی خود و یا ایمیل عکس ساخته خود باقی روش کشیدن و ساخت جام جمشید را با ایمیل در خواست نمایند .

 

 

 

 

منوچهر آرین

 

127730209

13830209

 


 


[1]  محمد ابن ايوب تبري ، معرفه الااسطرلاب معروف به شش فصل فارسي  ،چاپ ،انتشارات علمي فرهنگي ، 1371 به كوشش امين رياحي ،. محمدبن ايوب تبري ، عمل و الاقاب ، فارسي ، قرن پنجم . برگ188 پيوست شش فصل است  . اين دفتر براي پژوهش در استرلاب  دفتر بسيار خوبي است .

[2] مدرس رضوي ، آثار و احوال طوسي ، چاپ دانشگاه ، 1334 برگ 236.

[3]بيروني خوارزمي ، التفهيم ، گرد آوردنده جلال  همائي ، چاپ دانشگاه تهران ،1367 برگ يا  و 2 .

[4] برای کار با پرگار و نیم کردن یک خط باید پژوهشگران و کار آموزان کتاب خوب هندسه ایرانی بوزجانی را   که در بازار و کتابخانه ها پیدا می شود داشته و با آن کمی کار کنند و هندسه های آنرا به کار گرفته تمرین نمایند درین کتاب روش کاربردی نیم کردن یک خط تا دیگر هندسه های بسیار پیچده را بوزجانی آورده و راه کشیدن آنها را نوشته است .سرور گرامی علیرضا جذبی هم این کتاب خوب را در دست رس همه گذاشته اند .

[5]  کسانی که کامپیوتر دارند به سادگی میتوانند این هندسه ها را در اتو کد بکشند

Add your content here
Add your content here

HOME       

 استوره های رياضی و نجوم ؟!

اقليدس - پتلميوس ... ؟!

 در تاريخ الحكما آمده است كه : [1]

« در تاريخ الحكماست كه اصول هندسه اسم اسلامي كتاب اقليدس است . و اما اسم رومي آن استقصاتست چنانكه اسم يوناني آن اسطروشياست . و حكماي يوناني آنرا كتاب الاركان خوانند .

بعضي كلمه اقليدس را بضم همزه و كسر دال و بعضي ديگر بكسر همزه و ضم دال ضبط كرده و گفته اند كه : اين كلمه مركب از دو كلمه ( اقل) بمعني كليد و ( دس ) بمعني مقدار است . كه معني تركيبي آن كليد اندازه ( کليد  هندسه ) است . »

 [ اقل دس = اكل دس = كليد هندسه = كليد اندازه ] .

{ اقليدس = کتابی دارای 13 کليدِ گشايشِ هندسه  .}

از كاتب خوارزمي د رمفاتيح العلوم ، آمده است كه :[2]

 « هندسه كلمه اي است فارسي كه معرب شده و از لغت فارسي اندازه {dose}  به معني مقدار گرفته شده است ، خليل گفته است كه مهندس كسي است كه نقشه مجراي قنات و بستر كاريز را طرح مي كند تا معلوم كند كه هر كاريز چگونه بايد حفر شود . اين كلمه از " هَندَ زَه " مشتق شده و فارسي است ، در هنگام معرب شدن " ز " به " س " بدل شده است ، زيرا در لغت عرب كلمه اي كه در آن پس از حرف دال حرف زاي باشد وجود ندارد » .

ذبيح بهروز آورده است : [3]

« اولين ترجمه هندسه اقليدس از عربي به لاتين در اوايل قرن دوازدهم ميلادي انجام گرفته است كه يكنفر انگليسي از اهل باث كه خود را به لباس طلاب مسلمان در آورده بود از اسپانيا نسخه اي از اين كتاب را بدست آورده تا اين اوقات نسخه يوناني كتاب هندسه در اروپا وجود خارجي نداشته است ميگويند نسخه يوناني آن بعدها پيدا شده است . راستي كتاب سازان و تجار عتيقه كه هنرنمايي آنها را خود اروپاييان نوشته اند هرجا نقصي مشاهده شده بخوبي رفع كرده اند . 

راجع به كلمه "مجستي " و " مجست " [ مگستي يا مغستی ] و كتاب مجستي از قديم اختلافاتي ديده مي شودبا درنظر گرفتن اختلافات و رسيدگي بحساب رصد هايي كه در آن كتاب ذكر شده باين نتيجه ميرسيم كه كتاب مجستي 372 سال خورشيدي كامل از آنچه تصور شده تاريخ تاليفش پايين تر است يعني اين كتاب مربوط به بطلميوس منجم كه گفته اند در قرن دوم ميلادي ميزيسته نيست و نسخه اصلي يوناني آن وجود نداشته است .

مسعودي در التنبيه و الاشراف باين اختلاف توجه داشته و عصر بطلميوس را با حساب خودش معين كرده است كه در حدود چهار قرن پيشتر است »

استرلاب

 چگونه تنها با يك خط كش و پرگارخطهای استرلاب را بکشيم؟

    پژوهشگران ميتوانندبرای ساخت استرلاب ازين برگ چاپ بگيرند

       اما نمي توانند آنرا چاپ کنند ©

                         « حمزه اصفهاني آنرا فارسي معرب دانسته و به ستاره يابش تفسير كرده گفته است : بزبان پهلوي آنرا  جام جهان نما  ( جام جمشيد) خوانند . و گفته اورا جمعي پسنديده و مقرون بصواب دانسته اند و گفته اند : كه حروف آن با اسطرلاب چندان فرقي ندارد و جز با تغير بعضي از حروف اختلاف بسياري در آنها نيست .» [1] 

اسطرلاب ، ستاره ياب يا استرلاب يكي از كار آمد ترين ابزار اختر شناسي ، ستاره شناسي  و مهندسي مي باشد كه از روي  جام جمشيد ساخته شده است .

 هندسه يا نما و كشيده هاي استرلاب برخوردِ دايره هايِ  چرخش روشنان گنبدِ آسماني بر رويِ يك برگِ تخت ، مي باشد . اين نما با نمايِ يك جامِ جمشيدِ نيم كره  ، با خطهاي درون آن كه آن را با زور تخت كرده باشند برابري مي كند . و انگار كه همه يِ نيم كره آسماني بالاي سرِ مارا بر يك جام كشيده و سپس بر  برگِ تختي  پرس كرده اند .

 در استرلاب چهار بعد زمان  - ژرفا – پهنا – درازا ( x - y – z - t )  را به بند كشيده اند . و شبكه عنكبوت ( آسمان نماي ) آن با چرخش خود زمان را مي پيمايد و دايره هاي روي آن هم سه بعد را مي نماياند .تنها ابزار ديگری که چهار بعد را ميتواند نشان دهد کامپيوتر است .

جام جمشيد ، گوي ستاره ياب ، استرلاب ، ربع دستور ، زمان سنج هاي آفتابي و ديگر ابزار اختر شناسي كهن ابزار كارآمد و مهندسي گذشته ي ما بوده است كه بسياري از آنها در گنجينه هاي همه ي كشور ها پيداست[2] و بيشتر سازندگان آنها ايراني بوده اند و زيباترين و درست ترين آنها ماندگار آنها مي باشد . و ما آنها را فراموش کرده ايم

 با  استرلاب  مي توان بسياري از كارهاي اختر شناسي ، گاهنامه ، رياضي ، هندسه ، مهندسي ، نقشه برداري ... را انجام داد .

 

گزارش روش كشيدن ستاره ياب ( استرلاب ) :

 *                مولانا عبدالعلي بيرجندي

براي كشيدن دايره هاي  استرلاب يا ستاره ياب  نوشته ها و دفتر هاي دست نويس بسياري در گنجينه خوبِ ( كتابخانه خطي ) آستان قدس رضوي نگهداري مي گردد  .

دو دفترِ خوب ازآن دفترها را سيد جلال تهراني بررسي و به گنجينه خوب نگهدارِ آستان قدس رضوي پيش كش كرده است . و بخش استرلاب آنها را با نوشته اي زيبا به نام مولانا عبدالعلي بيرجندي ناميده است . كه به شماره هاي 12208 و12176 بسادگي در دست رس پژوهشگران مي باشد .

بخش ستاره ياب ( استرلاب ) دفتر 12208 خوب تر و درست تر است و نويسنده رونوشت بهتري را در دست رس گذاشته است و جدول ( زيگ ) هاي آن بيشتر از دفتر 12176 است .

مولانا عبدالعلي بيرجندي ، دفتر را چنين آغاز نموده است :

« اما بعداين  مختصريست در معرفت صنعت اسطرلاب شمالي و جنوبي مشتمل است بر بيست باب ...»

بيرجندي در بخش نُخست دانستن روش كشيدن چندين هندسه و كليد هندسه هاي آنها را براي استرلاب ساز گزارش نموده است .كه چگونه با يك خط كش ساده و يك پرگار ، يك خط را دونيم كند ، از يك نقطه چگونه بر يك خط عمود كند ، چگونه مركز يك دايره را بدست آورد ، بر سه نقطه چگونه يك دايره بكشد ، از يك نقطه چگونه به موازاتِ( هم راستاي ) يك خط ، خطي بكشد و همه ي كليدِ هندسه آنها را گزارش كرده است . و سازنده استرلاب هم می تواند به آن روش بربرگه هاي مسی خودآن هندسه ها را بکشد .

در بخش دوم  بيرجندي روش بر گزيدن دايره  دور و دروني استرلاب را گزارش نموده است و درستي دايره ها را از سازنده به خوبي خواسته است . گزينش اندازه دايره پايه كار ، با  ستاره ياب ساز است . [ اندازه هاي ما از هزاران سال پيش بر پايه گز و ريزه اندازه هاي آن بوده است و نه متر و نه اينچ و نه سانتيمتر ؟!  ستاره ياب سازان به خوبي ميتوانند از اتو كد براي كشيدن هندسه ستاره ياب بهره ببرند . اتو كد كار را بسيار ساده مي كند . و چنانچه با اتو ليست اتو كد بتوانند كار كنند كار خيلي ساده تر مي گردد . ] .

در بخش سوم   بخش كردن دايره بيروني استرلابرا به 360 درجه و كشيدن راستاي شمال جنوب و شرق و غرب را گزارش كرده است .[ اين زاويه بندي دور ، پايه ي كارِ گزينشِ همه يِ زاويه هايِ كشيدنِ دايره هايِ رويه هاي دروني استرلاب است و از روي جايگاه دندانه هاي آن زاويه ها ، استرلاب ساز مي تواند استرلاب خود را بسازد . ]

[ اكنون به بررسي بخش چهارم تا بخش دهم هر دو دفتر مي پردازيم و هندسه ( هَندَزَه ) و اندازه و كليد هندسه آنها را براي پژوهشگران و خواستگان به روز در مي آوريم . اگر به اين نكته پي ببريم كه كار گذشتگان ما بيشتر با هندسه بوده است نه جبر  و ما كم تر هندسه را مي دانيم و بيشتر به روش عمو زاده هاي سلمي خود  جبري مي انديشيم و همه چيز را به صفر و يك كامپيوتر بر گردانده و خود را از بينش و انديشه هندسي دور كرده ايم .

پژوهشگران بايد به عرض جغرافيايي خانه  يا شهر خود  استرلاب  را بكشند.

بخش بندي دور كشيده ها به دندانه هاي 360 درجه اي بسبب شلوغ نشدن نگاره ها كشيده نشده است .اما پژوهشگران بايد آنرا بكشيد.

ميل خورشيد  از زاويه  23:26:19  در زمانها بلند كمي جابجايي دارد كه بايد در آن زمانهاي بلند پيدا و بكار گرفته شود. ميل و بعد ستارگان هم ، همچنين است. در استرلابهاي كهن ميل خورشيد را 24 درجه ميگرفته اند.

سه نگاره نخست را بر يك برگه مي كشيم و ستارگان و آسمان نما را بر برگه  اي  ديگري. برگه آسمان نما را پس از پايان كار بر روي تلق شفاف ( ترانس) كپي كرده ، هردو برگه ، تلق و نگاره آماده شده نخست، را از ميانگاه با ميخ ريزي يا پيچ و مهره عينك به نازك بيني، بهم پيوند ميزنيم. تا آسمان نما بر روي برگه زيري  بچرخد و استرلاب درست شود. براي آسمان نما هم ميتوانيم ستارگان با قدر بالا را بكشيم كه نام آنها را مي دانيم يا كه تمام ستارگان را بكشيم.

 در بخش چهارم    پس ازگزينش اندازه  دايره پايه كار آنرا كشيده و دو قطر عمود برهم آنرا مي كشيم و آنرا دايره  ا- ب-  ج – د     مي نا ميم . [ نگاره 1 ]

[ براي نام گذاري روشِ كار از    ا ب ج د      برابر    A B C D     و      ك ل م ن      برابر  K L M N     و     ق ر ش ت     برابر  Q R S T   عمو زاده هاي سلمي و از حروف ابجد بهره برده ام ] .

از نقطه   ج   به اندازه زاويه ميل بزرگ از روي دندانه هاي دور360 درجه اي پايه كارزاويه ميل بزرگ را بر گزيده و نقطه ح  را مي يابيم . از    ح    به   د    مي كشيم بر خورد آن با خط   ا ج    نقطه    ك   مي شود  دايره اي به مركز    ه    و اندازه    ه ك    مي زنيم و آنرا دايره     ك ل م ن  مي ناميم اين دايره مدار آغاز برج  بره  و ترازو و      ن  آغاز نوروز و مهر ماه را مي نماياند ( اول حمل ) . يا خط استوا مي باشد  . نقطه    ط    را در برخورد خط    ه ح    با دايره   ك ل م ن    بر مي گزينيم و از آن به نقطه   ن   مي كشيم برخوردش را با خط    ا ج   ،   ق  مي ناميم و دايره اي به اندازه     ه ق    مي كشيم و آنرا دايره    ق ر ش ت    مي ناميم اين دايره مدار آغاز برج خرچنگ ( مدار راس السرطان ) و آغاز گر ماه تير است . دايره     ا ب ج د   هم دايره مدار برج بز( مدار راس الجدي )  يا آغاز گر دي ماه است . خط   ا  ج      به گفته بيروني خوارزمي خط نيمروزان و به گفته بيرجندي خط وسط السما است .

  

 در بخش پنجم   بيرجندي روش كشيدن كرانه ( افق ) و دايره هاي مقنطرات ( شيبِ روشنانِ آسماني ) را گزارش نموده است .كليد هندسه آن چنين است :

در دايره هاي بدست آمده و در نگاره 2 كمان  ن ح   را برابر اندازه زاويه عرض شهر بر مي گزينيم . از    ن    به   ح  كشيده تا به   ا ج    در   ط    برخورد كند كمان   م ي   را هم برابر عرض شهر برگزيده و    ن ي   را مي كشيم تا به      ا ج   در    ق   برخورد كند . نيم     ط ق    را     ر     مي ناميم و دايره    ط ش م ق ن و    را به ميانگاهِ    ر  و اندازه ر ط  مي كشيم . اين دايره ، دايره كرانه ( افق ) مي شود . و كمان   ش م ق ن  و  كرانه يا افق استرلاب ناميده مي گردد .

براي كشيدن هر مقنطره اي مانند مقنطره ده درجه در آغاز به اندازه زاويه آن كمان  ي ف  و   ح س   را در دايره          ك ل م ن   از   ح  و   ي  بر مي گزينيم از  ن   ، هم به   س  و هم به   ف  مي كشيم تا با خط نيمروزان در   ع    و    ص    برخورد كنند .    ع ص    را نيم كرده    ذ   بدست مي آيد . به ميانگاه   ذ   و اندازه   ذ ع    دايره    ع ز ص غ   را مي كشيم كمان    ز ص غ  كمان مقنطره ده درجه است  (شيبِ روشنانِ آسمانيِ ده درجه ) كمان هاي ديگر مقنطره ها را هم بدينگونه يكي يكي مي كشيم .

در بخش ششم تا هفتم   بيرجندي روش كشيدن استرلاب جنوبي و جدول ( زيگ )هاي ميل اجزا برجها  ، زمان بلندترين روز در عرض هاي گوناگون و كشيدن دايره هاي زماني معوج و مستوي ( كژ و راست ) را آورده است .

 

 

   در بخش هشتم روش كشيدن دايره هاي سو ( سمت ) را چنيين گفته است . در نگاره پيش دايره كرانه را بدست آورديم و از آن بهره برده دايره هاي  درجه هاي سوي هاي را بدينگونه به روشِ نگاره سوم مي كشيم .[  نگاره 3 ]

كليد هندسه آن چنين است :كمان   ح ك  و   ط ل    را برابر عرض شهر بر مي گزينيم . از  ن   هم به    ح     و هم به     ط   مي كشيم تا با خط نيمروزان در     س     و     ي     برخورد كنند .   س   جايگاه سر سو ( سمت الراس )  و    ي   سمت القدم  مي گردد . آنرا نيم مي كنيم     ر    بدست مي آيد . از آن خط    ز ر غ   را همراستا ( موازي )   ب د    مي كشيم اين كشيده جايگاه همه ي ميانگاه هاي ( مركز هاي ) دايره هاي سوي ها اختر يابمان مي گردد .  اگر به ميانگاه    ر    و اندازه ي      ر س    دايره اي بكشيم اين دايره از    م     و     ن   بايد بگذرد . كمان    م س    سوي 90 درجه و كمان     ن س   سوي 270 درجه را مي نماياند .  ه ج   راستاي 360 درجه و     ه  ا    هم راستاي 180 درجه را نشان مي دهد  [ پژوهشگران بايد بدانند كه عمو زاده هاي سلمي ما درجه  360 قطب نما ها را در نقطه شمال ( اباختر ) گذاشته اند و همه نقشه ها را هم بسوي شمال كرده اند اما نگاه و انديشه گذشتگان ما هميشه بسوي آفتاب نور (هور )  و نيمروز ( جنوب )  بوده است و انديشه پدران ما را از ما گرفته اند ؟! پس در بهره بري از استرلاب و برابري با قطب نما هاي بازاري  نبايد گمراهِ زاويه ها و سوي ها گرديم . ] چرخش  زاويه هاي قطب نما ها چرخش سايه ي نك چوبك يا چرخش سايه ي نكِ برج رادكان است،  كه بر پهنه ي زمين ميچرخد.  اين زاويه ها با زاويه چرخش خودِ خورشيد، كه بر استرلاب كشيده شده است، دو چرخش زاويه 360 درجه اي را پديد مي آورد . پيشينه و دستور هر دو چرخش ايراني ميباشد. 360 در استرلاب در نيمروز (جنوب) گذاشته مي شود اما در قطب نما ها در اباختر (شمال) گذاشته مي شود. چرخش ساعت از روي چرخش سايه برگزيده شده است كه آنهم دستوري است ايراني. واژه ساعت از واژه سايه ايراني برگرفته شده است.

براي كشيدن سوي هاي ديگر استرلاب مانند سوي 20 درجه شرقي درآغاز كمان    ل ص    را برابر 20 درجه بر مي گزينيم . از     س   سر سو به    ص     مي كشيم تا با دايره كرانه ( افق ) در     ع     برخورد كند . اكنون  دايره اي  ميكشيم كه از سه نقطه    س   ،   ع    و   ي    بگذرد . [ ميانگاه اين دايره بر  ز غ   استوار مي گردد . ] كمان    س ذ    سوي 340 درجه و كمان  س ع    سوي 160 درجه مي گردد . همه ي سوي ها را هم به همين گونه يكي يكي مي كشيم .

  

 در بخش نهم   بيرجندي روش كشيدن شبكه عنكبوت ( آسمان نما )  را چنين آورده است : نگاره 4

در آغاز  ق ج  را نيم كرده آنرا   ر   مي ناميم و به ميانگاه آن و اندازه  ر ج   دايره  ج م ق ن  را مي زنيم اين دايره كمربند برجها (منقطه برجها) ميباشد . براي بخش كردن اين دايره به 12 برج بيرجندي زيگي (جدولي) به نام« مطالع بروج » آورده و در آن برج ها را به 30 درجه بخش كرده و اندازه زاويه آنها را از آغاز ديماه ( راس الجدي )  در كمربند برجها نوشته است . براي روش ساده بخش كردن كمربند برجها ، برابر زيگ (جدول) و از خط   ه ج  زاويه  32 درجه و 12 دقيقه را بر مي گزينيم و برخورد آن در كمربند برجها   ط  مي گردد كه آغاز برج دال (دلو) يا آغاز ماه بهمن مي باشد . ه ط  را ادامه داده و برخورد آن را با كمربند برجها  ف  مي ناميم كه آغاز برج شير يا آغاز ماه مرداد است . برابر زيگ و از خط  ه ج  زاويه  62  درجه و 6  دقيقه را بر مي گزينيم و برخورد آن را در كمربند برجها  ي  مي ناميم كه آغاز برج ماهي ( حوت ) يا آغاز ماه اسفند مي باشد . ه ي  را ادامه داده و برخورد آن را با كمربند برجها   ذ  مي ناميم كه آغاز برج خوشه يا آغاز ماه شهريور است . در راست كمربند برجها  ز   و   غ   را قرينه  ط  و  ي  برگزيده و   ه ز   و   ه غ   را ادامه مي دهيم و برخورد ها را با كمربند برجها   ع   و   ص  مي ناميم و كار بخش كردن كمربند برجها به 12 بخش به سامان مي رسد . هر بخش را به سي تكه بخش مي كنيم هر تكه يك درجه از كمربند برجها مي گردد . [ پژوهشگران بدانند كه همه ي اين بخش جدا از بخش هاي كشيده شده پيش مي باشد و آسمان نما ( كمربند برجها و ستارگان ) بر استرلاب مي چرخد و يكبار چرخش آن يك روز مي گردد . [ گزارش 5 روز كمي 360 از 25/365  روز باشد براي آينده . به ياري خدا و پشتيباني ميراث فرهنگي در آينده گزارش بيشترِ جام جم ، استرلابكروي ، استرلاب ، ربع دستور ، گردونه استرلاب... را اگر تندرست و زنده باشم ، خواهم نوشت . ]

  

 در بخش دهم   بيرجندي روش كشيدن ستارگان و كليد هندسه آن را ، چنين آورده است . نگاره 4

 براي كشيدن ستارگان در آسمان نما ( عنكبوت ) نياز به جدول ( زيگ ) داريم . بيرجندي 40 ستاره را در زيگ خود آورده است و بُعد و درجه ممر آنها را نوشته است . [ پژوهشگران مي توانند براي ستارگان از زيگهاي عموزاده هاي خوب سلمي بهره ببرند يا خود پس از نخستين كسي كه درجهان همه ي ستارگان را به زيگ وارسته اي در آورده ( عبدالرحمان صوفي رازي ) زيگ ايراني بنويسند ] . اكنون براي پيدا كردن ستاره  ا  كه درشت ترين ستاره پيكره شكارچي مي باشد و   در زمان هخامنشي ها سر شكارچي بوده است  نه دست آن ( يد الجوزا ) در آغاز كمان  ج ه ح   را [ به راست چون ستاره شمالي است ] برابر بعد ستاره كه  26 : 24 : 7   است  برمي گزينيم و از ن   به ح  كشيده برخورد آن را با نيمروزان  ك  مي ناميم به ميانگاه  ه    و اندازه ه ك  دايره اي مي زنيم اين دايره مدار جابجا اي ستاره در استرلاب ما مي باشد . زاويه ن ه و   برابر با  بعد آن كه 18: 55  5 ساعت [ هر ساعت برابر 15 درجه زاويه است ] و زاويه آن برابر 30 : 49 : 88    مي گردد . [ عمو زاده هاي سلمي ما هم برابر دستور ايرانيان  بعد ستارگان را از آغاز نوروز ( آغاز بره = نقطه گاما ) برگزيده اند و اين زاويه از خط ه ن  بايد برگزيده گردد .] زاويه    ن ه و   را برابر  30 :49 : 88  بر مي گزينيم برخوردش با دايره ك و  سر شكارچي مي گردد . ستاره تيشتر ( شعراي شامي يا Sirius  يا كورش ؟! ] را چون جنوبي است به چپ خط نيمروزان مي كشيم ( ش  = تيشتر= شباهنگ ) و بدين گونه همه ي ستارگان و آسمان نما را مي توانيم بر استرلاب خود مان بكشيم . مانند نگاره 5 .

پژوهشگران ميتوانند مانند گذشته دانش استرلاب، ستارگان با قدر بالا ( آلفا ) را بكشند اما بايد آنها را خوب در آسمان و استرلاب بشناسند . اين ستارگان بايد در همه ي پهنه استرلاب كشيده شود .  اين ستارگان را مانند استرلابهاي كهن ميتوان با نك گلبرگ هايي آرايش نمود و نام ستارگان را بر آن گلبرگها نوشت . نام ايراني ستارگان در برگه هاي ديگر تارنامه جام جمشيد در ..: اينجا :..  آمده است.  ميتوانيد از آن نامها بهره ببريد و به آن نامها عادت نماييد .

در ..: اينجا :..  گزارشي كوتاه، از ستاره يابها و ابزار مهندسي نجومي كهن، در نوشته هاي كهن آمده است و در آن سبب پيدايي استرلاب را از روي جام جمشيد ميتوانيد ببينيد .

در ..: اينجا :..   استرلاب ها و ابزار كهن نجومي مهندسي كهن آمده است كه در گنجينه هاي جهان و ايران ميباشد.  ميتوانيد آنها را ببينيد.

در ..: اينجا :..  بخشهايي از استرلاب كشيده شده را ميتوانيد ببينيد و با استرلاب خود برابري نماييد .

در ..: اينجا :..   استرلابي با فلش كشيده شده است ميتوانيد چرخش آنرا ديده، و با آن بكار شمارشگري و رَسد و آشنايي با آن به پردازيد و آموزش ببينيد.

در ..: اينجا :..  به ساخت جام جمشيد كه توانايي يك ساعت آفتابي و رَسد خورشيد و ماه و پيدا كردن روزهاي سال را دارد ميتوانيد بسازيد. با آن ميتوانيد ارتفاع و سوي خورشيد را در تمام سال پيدا كنيد و جاي طلوع و غروب سالانه خورشيدرا هم ميتوان در آن  پيدا نمود.

 

 

بيرجندي و ديگر دانشمندان در بخشهاي ديگر روش كشيدن پشت استرلا ب و ديگر بخشهاي آنرا گزارش نموده است ...

پژوهشگرانی که تا اينجای کار رسيدند ميتوانند  برای ادامه کار ايميل بزنند . كلاس دوم از اينجا آغاز مي شود.

 اين گزارش  در ارديبهشت 1381 به كنفرانس عبدالعلي بيرجندي در بيرجند داده شده است .

        منوچهر آرين       اسفند 12771 = اسفند1381


[1] مدرس رضوي ، آثار و احوال طوسي ، چاپ دانشگاه ، 1334 برگ 236.

[2] به گنجينه اختر شناسي آستان قدس نگاه كنيد . در گنجينه هاي تهران هم ميتوانيد استرلاب و ديگر ابزار كهن را ببينيد